احتمالاً شما هم این جمله را شنیدهاید که اگر میخواهید عادتی را در خود ایجاد کنید باید ۲۱ روز بهصورت مداوم انجامش دهید.
خواندن این جمله بسیار لذتبخش است و امید رسیدن به تمام چیزهایی که دلمان میخواهد در وجودمان ایجاد کنیم را در دلمان روشن میکند.
انگار همهی اتفاقهای خوب دنیا ختم به این جمله میشود.
هیچ فکر کردهاید این ۲۱ روز میتواند چه تحولی در زندگیتان به وجود آورد؟
یک مثال ۲۱۰ روزه بزنیم؟ یعنی ده عادت که هرکدام در ۲۱ روز در ما ایجاد شود.
۲۱ روز اول: هرروز صبح ساعت ۵ صبح از خواب بیدار میشوم و ورزش میکنم.
۲۱ روز دوم: هرروز کالری شماری میکنم تا وزنم را به شرایط ایدهال برسانم.
۲۱ روز سوم: هرروز فقط رژیم غذایی سالم میگیرم و از خوردن اغذیه نامناسب پرهیز میکنم.
۲۱ روز چهارم: هرروز ساعتی را به آموزش زبان انگلیسی اختصاص میدهم.
۲۱ روز پنجم: هرروز برای شبکهسازی کاری انجام میدهم مثلاً با یکی از دوستانم یا افرادی که ارتباط با آنها برایم مهم است تماس میگیرم.
۲۱ روز ششم: هرروز سه ساعت مطالعه میکنم.
۲۱ روز هفتم: هرروز ۸ تا ۱۰ لیوان آب مینوشم.
۲۱ روز هشتم: هرروز ساعتی را به نوشتن اختصاص میدهم تا هم مهارت نوشتن در من ایجاد شود و هم نوشتن کتابم را شروع کنم.
۲۱ روز نهم: هرروز برای فعالیت در بورس زمان میگذارم و آموزش میبینم.
۲۱ روز دهم: هرروز ساعاتی را برای اعضای خانوادهام زمان میگذارم تا ارتباطاتم با آنها را بهبود بخشم.
فرض میکنیم تمام این ده دورهی بیستویک روزه بدون وقفه انجامشده باشد و فرد با این فرض که در ۲۱ روز میتواند عادتی را در خودش ایجاد کند تا الآن باید خود را به ده عادت بالا تجهیز کرده باشد.
پس همین فرد، کمتر از یک سال، یک فرد سالم ازنظر جسمی و بانشاط ازنظر روحی است. این فرد مینویسد پس کتابش بهزودی چاپ میشود. در حال مسلط شدن به زبان انگلیسی است و کنار کار خودش به بورس هم اشراف پیداکرده و درآمدش هم از این طریق افزایشیافته است. ارتباط خوبی با خانواده و دوستانش دارد و بهواسطهی مطالعه زیاد در محافل مختلف میتواند خودنمایی کند پس بسیار دوستداشتنیتر شده است.
فوقالعاده ایدهال است. مگر نه؟
ولی یک سؤال پیش میآید. اگر رسیدن به هر عادتی فقط ۲۱ روز زمان میبرد پس چرا اینهمه معتاد به مصرف دخانیات هنوز نتوانستهاند سیگار را ترک کنند؟ چرا هنوز اینهمه آدم چاق وجود دارد که دلشان میخواهد وزنشان کم شود اما نمیتوانند؟ چرا اینهمه آدم بیکار وجود دارد که هنوز نتوانستهاند در خودشان مهارتی پرورش دهند تا شغل مناسبی پیدا کنند؟
موضوع تبدیلشدن یک رفتار به عادت به همین سادگی که میگویند نیست. ۲۱ روز زمان برای رسیدن به یک عادت لازم است اما کافی نیست. عادت زمانی اتفاق میافتد که برای انجامش دیگر فکر نکنیم. چنان در ما نهادینهشده باشد که انرژی زیادی از ما نگیرد. مثل مهارت رانندگی، روزهای اول آموزش، با تمرکز و توجه پدال گاز و کلاج و ترمز را فشار میدادیم و دنده عوض میکردیم ولی چند سال بعد شاید اصلاً به این فکر نکنیم که در چه سرعتی، چه دندهای باید استفاده کنیم.
رانندگی کردن در کمترین سطح از نیاز به خودآگاهمان اتفاق میافتد یعنی ضمیر ناخودآگاهمان آن را بهصورت یک مهارت پذیرفته است.
در کتابهای متفاوت بهبود فردی که اشاره به تغییر رفتار یعنی حذف رفتارهای منفی و ایجاد رفتارهای مثبت میشود مثل کتاب اثر مرکب و کتاب صبح جادویی به این موضوع پرداختهاند که تداوم در انجام یک عمل مشخص، باعث ایجاد مهارت در آن موضوع میشود؛ اما در هیچکدام از آنها نگفتهاند که فقط با ۲۱ روز میتوان به این هدف دست پیدا کرد. ۲۱ روز مستمر و مداوم برای اینکه ببینیم توان انجام کاری در ما وجود دارد و سختی کار را پشت سر بگذاریم لازم و واجب است اما اگر بخواهیم عادتی در ما از بین برود یا عادت جدیدی جایگزینش شود باید تا جایی ادامه دهیم که دیگر صدایی در ذهنمان نگوید “امروز انجامش نده و بگذار برای فردا جبرانش میکنی”.
اگر بعد از ۲۱ روز تمرین و ممارست هنوز چنین صدایی در گوشتان میپیچد گوشبهزنگ باشید که فقط کافی است یک روز خلاف زحمات ۲۱ روزهتان عمل کنید و زنجیرهی هرروز انجام دادن را پاره کنید، در این صورت هر چه رشتهاید پنبه میشود و عادتی که در وجودتان در حال جوانه زدن بود را از بین بردهاید.
همهی اینها را گفتم تا بگویم حواستان باشد، اگر شما هم جزو افرادی هستید که باور دارید ۲۱ روز برای رسیدن به یک عادت کافی است باید دقت کنید اگر بعد از روز بیست و یکم فقط و فقط یک روز این زنجیرهی استمرار را ترک کنید تمام تلاشتان را نابود کردهاید.
باورتان را کمی اصلاح کنید و آنچه میخواهید تبدیل به عادت شود را تا جایی انجام دهید که هیچ ندای درونی شمارا به انجام ندادنش ترغیب نکند. وقتی کاری را بدون سختی انجام دادید و دیگر انرژی زیادی از شما نگرفت به عادت تبدیلشده است و دیگر میتواند خیالتان راحت شود.
اقدامک: میزان سرسختیتان برای رسیدن به عادت را محک بزنید حتی شده با یک کار کوچک مثل عادت به نوشیدن ۸ لیوان آب در روز
سولماز رئوف
۹ اردیبهشت ۹۷
سلام
من ۲۲ سال دارم
به مدت ۳ سال روزی ۲ پاکت سیگار میکشیدم، اونم از نوع سنگینش، ۲۱ روز توی پرهیز کامل رفتم، میتونم بگم بعد از ۳ ماه دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم ینی حتی وقتی به این فکر میکنم یه زمانی به خاطر سیگار از جام بلند میشدم خندم میگیره اما همچنان بعد از ۲۱ روز مراقبت هنوز حس نیاز داخل من بود اما به شدت ضعیف تر از قبل و منم به شدت قوی تر شده بودم
این 21 روزها را من چندباری امتحان کردم. راستش نتیجه هم گرفتم . اما همانطور که نوشته اید آن عمل حتما باید بعد از 21 روز در وجودمان نهادینه شود در غیر اینصورت نتیجه معکوس دارد.
قلمتان پایدار
21 روز راهی برای تمرین مداومت است و اگر ادامه دار نباشد تبدیل به عادت نمی شود